ابناهتم خالد بن صفوان منقری تمیمیاِبْنِ اَهْتَم، خالد بن صفوان بن عبدالله بن اهتم مِنْقَری تمیمی (د ۱۳۵ق/۷۵۳م)، خطیب و سخنور بنام عرب در دوره تابعین میباشد. فهرست مندرجات۲ - قبیله ۳ - خاندان ۴ - پدر ۵ - اقوام ۶ - شرح حال ۶.۱ - همسر و فرزندان ۶.۲ - ظاهر ۷ - ارتباط با خلفا ۷.۱ - والیان بصره و کوفه ۷.۲ - سفاح ۸ - ارتباط با مشاهیر ۹ - نقل روایت ۱۰ - فصاحت و بلاغت ۱۱ - شهرت در بین عرب ۱۲ - ابتلا به بلای لحن ۱۳ - خصوصیات مذموم ۱۴ - شاعری ۱۵ - سخنان اخلاقی ۱۶ - فهرست منابع ۱۷ - پانویس ۱۸ - منبع ۱ - نسبابن خلکان [۱]
ابن خلکان، وفیات، ج۳، ص۱۲.
خالد را از ذریه عمرو بن اهتم که از اصحاب پیامبر (صلّی الله علیه و آله) بوده، برشمرده است، زیرا او و برخی دیگر از مآخذ [۲]
یاقوت، ادبا، ج۱۱، ص۲۴.
در سلسله نسب او نام عمرو را بین نام عبدالله و اهتم نهادهاند، حال آنکه مآخذ قدیمتر [۳]
ابن قتیبه، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، ج۱، ص۴۰۳، قاهره، ۱۹۶۰م.
[۴]
نهشلی، عبدالکریم، الممتع فی صنعة الشعر، به کوشش عباس عبدالساتر، ج۱، ص۲۳-۲۴، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
عمرو را نه پدر که برادر عبدالله دانستهاند.۲ - قبیلهابن اهتم از قبیله منقر است که یکی از شاخههای بزرگ بنو تمیم بود و بسیاری از صحابه پیامبر (صلّی الله علیه و آله) و مشاهیر دیگر، از آن برخاستهاند. [۵]
ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۱۸۲.
۳ - خاندانخاندان اهتم همه از خطبا و بلغای معروف عرب بودهاند. [۶]
نهشلی، عبدالکریم، الممتع فی صنعة الشعر، به کوشش عباس عبدالساتر، ج۱، ص۲۴، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
نیای وی عبدالله، خطیبی صاحب ریاست بود [۷]
جاحظ، البیان و التبیین، به کوشش حسن سندوبی، ج۱، ص۲۷۸، قاهره، ۱۳۵۱ق/ ۱۹۳۲م.
و خود و خاندان خویش را وارثان دانش میدانست. [۸]
نهشلی، عبدالکریم، الممتع فی صنعة الشعر، به کوشش عباس عبدالساتر، ج۱، ص۲۴، بیروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م.
۴ - پدرپدرش صفوان نیز خطیب بود و چندی ریاست بنی تمیم را داشت. [۹]
ابن قتیبه، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، ج۱، ص۴۰۳، قاهره، ۱۹۶۰م.
۵ - اقوامعمّ پدرش عمرو بن اهتم نیز شریفی از صحابه پیامبر (صلّی الله علیه و آله) و شاعر و خطیبی بلیغ به شمار میآمد [۱۰]
ابن هشام، السیرة النبویة، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، ج۴، ص۲۰۶- ۲۱۳، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
[۱۱]
ابن حجر، احمد، ج۲، ص۵۲۴، الاصابة فی تمییزالصحابة، قاهره، ۱۳۲۸ق.
و دو قصیده وی را ضبّی [۱۲]
ضبی، مفضل،المفضلیات، به کوشش احمدمحمد شاکر و عبدالسلام محمد هارون، ج۱، ص۱۲۵-۱۲۷، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.
[۱۳]
ضبی، مفضل،المفضلیات، به کوشش احمدمحمد شاکر و عبدالسلام محمد هارون، ج۱، ص۴۰۹-۴۱۲، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.
نقل کرده است. پسر عمش شبیب بن شیبه هم به فصاحت شهرت داشت و سخنوری همانند خالد بود. [۱۴]
حصری، ابراهیم، زهرالآداب و ثمرالباب، به کوشش زکی مبارک، ج۴، ص۹۵۳، بیروت، ۱۹۷۲م.
جاحظ گروهی دیگر از افراد این خاندان را در شمار خطیبان آورده است. [۱۵]
جاحظ، البیان و التبیین، به کوشش حسن سندوبی، ج۱، ص۲۷۸- ۲۷۹، قاهره، ۱۳۵۱ق/ ۱۹۳۲م.
۶ - شرح حالاز شرح حال ابن اهتم اخبار اندکی به جای مانده و مجموعاً حاکی از آن است که وی اهل بصره بود و احتمالاً تا آخر عمر نیز در همانجا زندگی کرده است. [۱۶]
ذهبی، محمد، سیر اعلامالنبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و حسین الاسد، ج۶، ص۲۲۶، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۱۷]
ابن منقذ، اسامه،لبابالآداب، به کوشش احمد محمد شاکر، ج۱، ص۳۴۱، قاهره، ۱۳۵۴ق/۱۹۳۵م.
[۱۸]
صفدی، خلیل، نکت الهمیان، ج۱، ص۱۴۸- ۱۴۹، قاهره، ۱۳۲۹ق/۱۹۱۱م.
۶.۱ - همسر و فرزندانبرخلاف نظر زرکلی، [۱۹]
زرکلی، الاعلام، ج۲، ص۳۳۸.
وی زنان بسیاری را به همسری گرفت و بسیاری را نیز طلاق گفت. [۲۰]
ابن قتیبه، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، ج۱، ص۴۰۴، قاهره، ۱۹۶۰م.
وی فرزندانی نیز داشته است. [۲۱]
ابن قتیبه، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، ج۱، ص۴۰۴، قاهره، ۱۹۶۰م.
[۲۲]
مرزبانی، نورالقبس المختصر من المقتبس، به کوشش رودلف زلهایم، ج۱، ص۵۳، ویسبادن، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۴م.
۶.۲ - ظاهرابن اهتم قامتی کوتاه و چهرهای ظاهراً گندمگون داشت و از زیبایی بیبهره نبود. [۲۳]
جاحظ، البیان و التبیین، به کوشش حسن سندوبی، ج۱، ص۲۶۹، قاهره، ۱۳۵۱ق/ ۱۹۳۲م.
در اواخر عمر از بینایی محروم شد. [۲۴]
مبرد، محمد، الکامل، ج۱، ص۲۶۲، قاهره، ۱۳۴۷ق/۱۹۲۸م.
۷ - ارتباط با خلفاابن اهتم نظر به اعتباری که هم از جهت خاندان و هم از جهت بلاغت و فصاحت داشت، در اواسط عمر به دربار عمر بن عبدالعزیز (۹۹-۱۰۱ق/۷۱۸-۷۲۰م) در دمشق راه یافت، زیرا چنانکه ابن جوزی روایت کرده، خلیفه از او خواسته بود که موعظهاش کند، و همو دو نمونه از این موعظهها را ضبط کرده است. [۲۵]
ابن جوزی، عبدالرحمان، المصباح المضیء، به کوشش ناجیه عبدالله ابراهیم، ج۲، ص۸۹ -۹۰، بغداد، ۱۳۹۷ق/۱۹۷۷م.
۷.۱ - والیان بصره و کوفهپس از چندین سال، ردپای او را در بصره مییابیم. در آنجا او را با خالد بن عبدالله قسری، والی بصره و کوفه (۱۰۵-۱۲۰ق/۷۲۴- ۷۲۸م) ارتباط و مجالست بوده است، [۲۶]
یاقوت، ادبا، ج۱۱، ص۲۴.
اما ظاهراً این دوستی چندان استوار نبود، زیرا زمانی که بلال بن ابیبرده از جانب خالد امارت و قضای بصره را به عهده داشت، در محاکمهای به زیان ابن اهتم حکم کرد [۲۷]
ابن قتیبه، عبدالله، عیونالاخبار، ج۱، ص۸۰، قاهره، ۱۳۴۳ق/۱۹۲۵م.
و چون وی قاضی را به سخن کوتاهی هجو گفت، قاضی او را تازیانه زد و به زندان افکند، [۲۸]
صابی، محمد، الهفوات النادرة، به کوشش صالح الاشتر، ج۱، ص۳۱۹، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
[۲۹]
مبرد، محمد،الکامل، ج۱، ص۲۶۲، قاهره، ۱۳۴۷ق/۱۹۲۸م.
[۳۰]
صفدی، خلیل، نکت الهمیان، ج۱، ص۱۴۸، قاهره، ۱۳۲۹ق/۱۹۱۱م.
و در هیچ حال، خالد بن عبدالله به دفاع از ابن اهتم برنخاست؛ به عکس روابط او با یوسف بن عمر ثقفی که به جای خالد نشست (۱۲۱- ۱۲۶ق/۷۳۹-۷۴۴م)، بسیار دوستانه بود، و اوست که بلال بن ابیبرده را به زندان انداخت، [۳۱]
صابی، محمد، الهفوات النادرة، به کوشش صالح الاشتر، ج۱، ص۳۱۹، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
[۳۲]
مبرد، محمد،الکامل، ج۱، ص۲۶۲، قاهره، ۱۳۴۷ق/۱۹۲۸م.
[۳۳]
صفدی، خلیل، نکت الهمیان، ج۱، ص۱۴۸، قاهره، ۱۳۲۹ق/۱۹۱۱م.
و ابن اهتم را با هیأتی از عراق روانه دربار هشام بن عبدالملک کرد. [۳۴]
ابوالفرج اصفهانی، علی،اغانی، ج۲، ص۳۵-۳۶، بیروت، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
[۳۵]
یاقوت، ادبا، ج۱۱، ص۲۸.
در خلال همین سفر بود که همراه خلیفه به بادیه رفت و او را به سخنانی سخت مؤثر، موعظه گفت و بیگمان در همین دوره بود که باز در مجلس هشام شاعران عرب را به شیوه دلنشینی وصف کرد و موجب اعجاب حاضران شد. [۳۶]
ابن نباته، محمد، شرحالعیون، به کوشش ابوالفضل ابراهیم، ج۱، ص۱۰۷، قاهره، ۱۹۶۴م.
[۳۷]
ابن قتیبه، عبدالله، ج۱، ص۲۴، عیونالاخبار، قاهره، ۱۳۴۳ق/۱۹۲۵م.
[۳۸]
بکری، عبدالله، معجم ما استعجم، به کوشش مصطفی سقا، ج۱، ص۲۹۴، قاهره، ۱۳۶۴ق/۱۹۴۵م.
[۳۹]
یاقوت، ادبا، ج۱۱، ص۲۵.
۷.۲ - سفاحپس از سالیان دراز، دوباره او را در عراق، و در خدمت نخستین خلیفه عباسی، سفاح (۱۳۲-۱۳۴ق/۷۵۰-۷۵۳م) باز مییابیم. خلیفه را با وی عنایتی بود [۴۰]
جاحظ، البیان و التبیین، به کوشش حسن سندوبی، ج۱، ص۲۷۸، قاهره، ۱۳۵۱ق/ ۱۹۳۲م.
و سخنان وی در مجلس سفاح و گفتوگوی نسبتاً مفصلش با خلیفه، از جمله روایات دلنشین وخواندنی است. [۴۱]
صابی، محمد، الهفوات النادرة، به کوشش صالح الاشتر، ج۱، ص۱۰۱- ۱۰۵، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
۸ - ارتباط با مشاهیرعلاوه بر خلفا، وی را با دیگر مشاهیر آن روزگار نیز روابطی بوده است، چنانکه خود میگوید، در بصره، همسایه حسن بصری (د ۱۲۱ق/۷۲۸م) بود و در جلسات او شرکت میکرد. [۴۲]
یسوی، یعقوب، المعرفة و التاریخ، به کوشش اکرم ضیاء العمری، ج۲، ص۵۱ -۵۲بغداد، ۱۹۷۵م.
پسر عمش شبیب بن شیبه که مانند او از مشاهیر خطبا بود، معارضه داشت، [۴۳]
ابن قتیبه، عبدالله، عیونالاخبار، ج۳، ص۱۱۹، قاهره، ۱۳۴۳ق/۱۹۲۵م.
[۴۴]
ابن عبدربه، احمد، العقد الفرید، به کوشش احمد امین و دیگران، ج۲، ص۲۵۱، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
و روزی به او گفت تسلط تو بر سخن هشداری است بر مرگ من، چه خاندان ما چنان است که چون خطیبی در آن ظهور کند، خطیب پیشین در میگذرد. [۴۵]
ابن قتیبه، عبدالله، ج۳، ص۱۱۹، عیونالاخبار، قاهره، ۱۳۴۳ق/۱۹۲۵م.
[۴۶]
ابن عبدربه، احمد، العقد الفرید، به کوشش احمد امین و دیگران، ج۲، ص۲۵۱، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
[۴۷]
ابن خلکان، وفیات، ج۶، ص۲۴.
۹ - نقل روایتهمین ابن شیبه، و نیز محمد بن ذکوان و ابراهیم بن سعد از او روایت کردهاند. [۴۸]
جاحظ، البیان و التبیین، به کوشش حسن سندوبی، ج۱، ص۲۳۷، قاهره، ۱۳۵۱ق/ ۱۹۳۲م.
[۴۹]
یسوی، یعقوب، المعرفة و التاریخ، به کوشش اکرم ضیاء العمری، ج۲، ص۵۱بغداد، ۱۹۷۵م.
[۵۰]
ابوالفرج اصفهانی، علی، اغانی، ج۲، ص۳۵، بیروت، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
۱۰ - فصاحت و بلاغتدر فصاحت و بلاغت و حاضرجوابی او همگان سخن گفتهاند. جاحظ خود، و نیز از قول مکی بن سواده شاعر، در وصف حاضرجوابی و حضورذهن او گوید: در پایان کلام، بر آنچه در آغاز گفته بود، استحضار داشت و در هر محفل، بر نخبگان، حتی بر دغفل و سحبان، غالب میآمد، و آنگاه که بالبداهه سخن میگفت، دیگر سخنوران در مقابلش بسیار ضعیف به شمار میآمدند. همو درباره سخن خالد در مجلس سفاح که در قبال مفاخره منسوبان خلیفه ایراد کرد، میگوید که اگر این گفتار را از پیش تدارک دیده باشد، سخنوری است سخت قوی حافظه، و اگر آن را بالبداهه ساخته باشد، در جهان مانند ندارد. [۵۱]
جاحظ، البیان و التبیین، به کوشش حسن سندوبی، ج۱، ص۲۶۸- ۲۶۹قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
۱۱ - شهرت در بین عربابن قتیبه [۵۲]
ابن قتیبه، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، ص۴۰۴، قاهره، ۱۹۶۰م.
[۵۳]
یاقوت، ادبا، ج۱۱، ص۲۴.
و ابن معتز [۵۴]
ابن معتز، عبدالله، طبقاتالشعراء، به کوشش عبدالستار احمد، فراج، ج۱، ص۶۳، قاهره، ۱۳۷۵ق/۱۹۶۵م.
نیز او را در شمار مشهورترین سخنوران عرب یاد کردهاند و حصری [۵۵]
حصری، ابراهیم، زهرالآداب و ثمرالباب، به کوشش زکی مبارک، ج۴، ص۹۵۴، بیروت، ۱۹۷۲م.
او را حافظ اخبار دوره اسلامی و سرگذشت خلفا و داستانهای نادر، و خلاصه همه معلومات لازم ادبی میداند. دو روایتی که پیش از ابن بدانها اشاره رفت نیز بر سخندانی او دلالت تمام دارند: هنگامی که عمر بن عبدالعزیز را موعظه کرد، خلیفه چنان متأثر شد و چندان گریست که از هوش رفت؛ [۵۶]
ابن جوزی، عبدالرحمان، المصباح المضیء، به کوشش ناجیه عبدالله ابراهیم، ج۲، ص۸۹ -۹۰، بغداد، ۱۳۹۷ق/۱۹۷۷م.
نيز هنگامى كه همراه موكب هشام به قصد تفريح به باديه رفت، بىاعتباري دنيا را به سخنانى چنان مؤثر نزد خليفه باز نمود كه وي گريست و سفر تفريحى خود را ناتمام گذاشت و فرمان بازگشت داد. [۵۷]
ابوالفرج اصفهانی، علی، اغانی، ج۲، ص۳۵-۳۶، بیروت، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
[۵۸]
یاقوت، ادبا، ج۱۱، ص۲۸-۳۴.
همچنین زمانی که در مجلس هشام در باب شاعران بزرگ دوره اموی با حضور خود آنان اظهارنظر کرد، مسلمة بن عبدالملک او را در توصیف، از همه گذشتگان و معاصران برتر انگاشت و هشام اظهار داشت که مانند آن را ندیده است. [۵۹]
یاقوت، ادبا، ج۱۱، ص۲۵-۲۶.
۱۲ - ابتلا به بلای لحنبه رغم این روایات و آنچه ما از ذکرش خودداری کردهایم، باز ابن اهتم از بلای «لحن» در امان نماند. جاحظ [۶۰]
جاحظ، البیان و التبیین، به کوشش حسن سندوبی، ج۲، ص۱۷۴، قاهره، ۱۳۵۱ق/ ۱۹۳۲م.
او را در صف بلیغانی که سخن نادرست و اعراب غلط در کلامشان راه داشت، آورده است، نیز در مجلس بلال بن ابیبرده، به حدی لحن در کلامش فزونی یافت که او سخت برآشفت و نخواست دیگر اخبار خلفا را با خطاهایی چنین فاحش بشنود. به همین سبب بود که ابن اهتم از آن پس به مسجد بصره میرفت و نحو میآموخت. [۶۱]
مبرد، محمد، الکامل، ج۱، ص۲۶۲، قاهره، ۱۳۴۷ق/۱۹۲۸م.
۱۳ - خصوصیات مذمومیکی از خصوصیات شگفت ابن اهتم، همانا بخل اوست که در اکثر منابع عمده به آن اشاره شده است. [۶۲]
مبرد، محمد، الکامل، ج۱، ص۲۶۳، قاهره، ۱۳۴۷ق/۱۹۲۸م.
[۶۳]
ابن قتیبه، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، ج۱، ص۴۰۴، قاهره، ۱۹۶۰م.
مرزبانی [۶۴]
مرزبانی، نورالقبس المختصر من المقتبس، به کوشش رودلف زلهایم، ج۱، ص۱۴۶، ویسبادن، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۴م.
و یاقوت [۶۵]
یاقوت، ادبا، ج۱۱، ص۳۴.
او را یکی از چهار شاعر بخیل عرب دانستهاند، به سبب همین ویژگی است که ابن اهتم، یکی از قهرمانان کتاب البخلای جاحظ گردیده است. [۶۶]
جاحظ، عمرو، البخلاء، به کوشش احمد العوامری و علی جارم، ج۲، ص۸۱بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۶۷]
جاحظ، عمرو، البخلاء، به کوشش احمد العوامری و علی جارم، ج۲، ص۸۶، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
[۶۸]
جاحظ، عمرو، البخلاء، به کوشش احمد العوامری و علی جارم، ج۲، ص۸۷، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
۱۴ - شاعریاز خلال برخی از مآخذ برمیآید که ابن اهتم، شاعر نیز بوده است. ابن ندیم [۶۹]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص ۱۵۱.
در زمره کتابهایی که مدائنی در اخبار شاعران تألیف کرده است، از کتابی به نام کتاب خالد بن صفوان، نام میبرد. دو گزارش مرزبانی [۷۰]
مرزبانی، نورالقبس المختصر من المقتبس، به کوشش رودلف زلهایم، ج۱، ص۱۴۶، ویسبادن، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۴م.
[۷۱]
مرزبانی، محمد، الموشح، به کوشش محبالدین الخطیب، ج۱، ص۲۱۱، قاهره، ۱۳۸۵ق.
که در هر یک بیتی از او نقل شده است، همین معنی را تأیید میکند، اما مبرد [۷۲]
مبرد، محمد، الکامل، ج۱، ص۲۶۳، قاهره، ۱۳۴۷ق/۱۹۲۸م.
تصریح میکند که خالد شعری نگفته است. در زمره مخطوطات کتابخانه امام یحیی در یمن قصیدهای به نام «عروس» از خالد بن صفوان باقی است، [۷۳]
مغربی، عبدالقادر، «مخطوطات یمانیة»، مجلة المجمع العلمی العربی، ج۱، ص۱۳۰-۱۳۲، دمشق، ۱۳۷۲ق/۱۹۵۳م.
ولی بعید است که این قصیده از ابن اهتم باشد، زیرا زرکلی در شرح حال خالد بن صفوان القنّاص، به استناد مآخذی که در اختیار داشته، قصیدهای با قافیه نون با نام عروس به وی نسبت داده است، [۷۴]
زرکلی، الاعلام، ج۲، ص۲۹۶.
از این رو محتمل است که قصیده محفوظ در کتابخانه امام یحیی همین قصیده و از القناص باشد. کتابی مستقل مشتمل بر گفتههای او نیز وجود داشته که به گفته جاحظ [۷۵]
جاحظ، البیان و التبیین، به کوشش حسن سندوبی، ج۱، ص۲۶۹، قاهره، ۱۳۵۱ق/ ۱۹۳۲م.
بین وراقان دست به دست میگشته است. به نقل ابن ندیم [۷۶]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص ۱۶۷.
عبدالعزیز یحیی جلودی (د بعد از ۳۳۰ق، ص۹۴۲م) همشهری خالد، کتابی به نام اخبار خالد بن صفوان، تألیف کرده که ممکن است همین کتاب باشد که جاحظ از آن نام برده است.۱۵ - سخنان اخلاقیموضوع سخنان و نکتههایی که از ابن اهتم نقل کردهاند، غالباً مضامین اخلاقی پندآمیز است که نمونههایی از آنها در کتب بزرگ ادب و تراجم آمده است. [۷۷]
ابن قتیبه، عبدالله، عیونالاخبار، ج۱، ص۹۷، قاهره، ۱۳۴۳ق/۱۹۲۵م.
[۷۸]
ابن قتیبه، عبدالله، عیونالاخبار، ج۲، ص۳۳، قاهره، ۱۳۴۳ق/۱۹۲۵م.
[۷۹]
ابن قتیبه، عبدالله، عیونالاخبار، ج۳، ص۱۷، قاهره، ۱۳۴۳ق/۱۹۲۵م.
[۸۰]
ابن قتیبه، عبدالله، عیونالاخبار، ج۴، ص۴، قاهره، ۱۳۴۳ق/۱۹۲۵م.
[۸۱]
جاحظ، البیان و التبیین، به کوشش حسن سندوبی، ج۱، ص۱۵۱، قاهره، ۱۳۵۱ق/ ۱۹۳۲م.
[۸۲]
جاحظ، البیان و التبیین، به کوشش حسن سندوبی، ج۲، ص۷۳، قاهره، ۱۳۵۱ق/ ۱۹۳۲م.
[۸۳]
ابن معتز، عبدالله، طبقاتالشعراء، به کوشش عبدالستار احمد، فراج، ج۱، ص۶۲، قاهره، ۱۳۷۵ق/۱۹۶۵م.
[۸۴]
وشاء، محمد، الظرف و الظرفاء، به کوشش فهمی سعد، ج۱، ص۵۳، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
[۸۵]
ابن عبدربه، احمد، العقد الفرید، به کوشش احمد امین و دیگران، ج۱، ص۱۱، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
[۸۶]
ابن عبدربه، احمد، العقد الفرید، به کوشش احمد امین و دیگران، ج۱، ص۲۴۱، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
[۸۷]
ابن عبدربه، احمد، العقد الفرید، به کوشش احمد امین و دیگران، ج۲، ص۱۳۶، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
[۸۸]
ابوالفرج اصفهانی، علی، اغانی، ج۲، ص۳۵-۳۶، بیروت، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م.
[۸۹]
قالی، اسماعیل، الامالی، ج۲، ص۱۰۸، قاهره، ۱۳۷۳ق/۱۹۵۴م.
[۹۰]
ابن عبدالبر، یوسف، بهجةالمجالس و انسالمجالس، به کوشش محمد مرسی الخولی، ج۱، ص۵۵، بیروت، ۱۹۸۱م.
[۹۱]
علمالهدی، علی، امالی المرتضی، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، ج۱، ص۲۹۵، قاهره، ۱۳۷۳ق/۱۹۵۴م.
[۹۲]
ماوردی، علی، ادبالدنیا و الدین، به کوشش محمد صباح، ج۱، ص۷۹، بیروت، ۱۹۸۶م.
۱۶ - فهرست منابع(۱) ابن جوزی، عبدالرحمان، المصباح المضیء، به کوشش ناجیه عبدالله ابراهیم، بغداد، ۱۳۹۷ق/۱۹۷۷م. (۲) ابن حجر، احمد، الاصابة فی تمییزالصحابة، قاهره، ۱۳۲۸ق. (۳) ابن خلکان، وفیات. (۴) ابن عبدالبر، یوسف، بهجةالمجالس و انسالمجالس، به کوشش محمد مرسی الخولی، بیروت، ۱۹۸۱م. (۵) ابن عبدربه، احمد، العقد الفرید، به کوشش احمد امین و دیگران، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م. (۶) ابن قتیبه، عبدالله، عیونالاخبار، قاهره، ۱۳۴۳ق/۱۹۲۵م. (۷) ابن قتیبه، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۰م. (۸) ابن معتز، عبدالله، طبقاتالشعراء، به کوشش عبدالستار احمد، فراج، قاهره، ۱۳۷۵ق/۱۹۶۵م. (۹) ابن منقذ، اسامه، لبابالآداب، به کوشش احمد محمد شاکر، قاهره، ۱۳۵۴ق/۱۹۳۵م. (۱۰) ابن نباته، محمد، شرحالعیون، به کوشش ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۹۶۴م. (۱۱) ابن ندیم، الفهرست. (۱۲) ابن هشام، السیرة النبویة، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، بیروت، داراحیاء التراث العربی. (۱۳) ابوالفرج اصفهانی، علی، اغانی، بیروت، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م. (۱۴) یسوی، یعقوب، المعرفة و التاریخ، به کوشش اکرم ضیاء العمری، بغداد، ۱۹۷۵م. (۱۵) بکری، عبدالله، معجم ما استعجم، به کوشش مصطفی سقا، قاهره، ۱۳۶۴ق/۱۹۴۵م. (۱۶) جاحظ، عمرو، البخلاء، به کوشش احمد العوامری و علی جارم، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. (۱۷) جاحظ، البیان و التبیین، به کوشش حسن سندوبی، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م. (۱۸) حصری، ابراهیم، زهرالآداب و ثمرالباب، به کوشش زکی مبارک، بیروت، ۱۹۷۲م. (۱۹) ذهبی، محمد، سیر اعلامالنبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و حسین الاسد، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م. (۲۰) زرکلی، الاعلام. (۲۱) صابی، محمد، الهفوات النادرة، به کوشش صالح الاشتر، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م. (۲۲) صفدی، خلیل، نکت الهمیان، قاهره، ۱۳۲۹ق/۱۹۱۱م. (۲۳) ضبی، مفضل، المفضلیات، به کوشش احمدمحمد شاکر و عبدالسلام محمد هارون، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م. (۲۴) علمالهدی، علی، امالی المرتضی، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۳ق/۱۹۵۴م. (۲۵) قالی، اسماعیل، الامالی، قاهره، ۱۳۷۳ق/۱۹۵۴م. (۲۶) ماوردی، علی، ادبالدنیا و الدین، به کوشش محمد صباح، بیروت، ۱۹۸۶م. (۲۷) مبرد، محمد، الکامل، قاهره، ۱۳۴۷ق/۱۹۲۸م. (۲۸) مرزبانی، محمد، الموشح، به کوشش محبالدین الخطیب، قاهره، ۱۳۸۵ق. (۲۹) مرزبانی، نورالقبس المختصر من المقتبس، به کوشش رودلف زلهایم، ویسبادن، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م. (۳۰) مغربی، عبدالقادر، «مخطوطات یمانیة»، مجلة المجمع العلمی العربی، دمشق، ۱۳۷۲ق/۱۹۵۳م. (۳۱) نهشلی، عبدالکریم، الممتع فی صنعة الشعر، به کوشش عباس عبدالساتر، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. (۳۲) وشاء، محمد، الظرف و الظرفاء، به کوشش فهمی سعد، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م. (۳۳) یاقوت، ادبا. ۱۷ - پانویس
۱۸ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابناهتم»، ج۳، ص۹۱۸. |